English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4696 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clockwise U درجهت گردش عقربههای ساعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clockwise U مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
counterclockwise U در خلاف عقربههای ساعت
counterclockwise rotation U حرکت در خلاف عقربههای ساعت
the clock was put back U عقربههای ساعت را عقب بردند
clockwise U درجهت ساعت
counterclockwise U درجهت مخالف حرکت عقربه ساعت
wing heavy U تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
rotation in a clockwise direction U گردش در جهت عقربه ساعت
with the sun U مطابق گردش عقربک ساعت
sunwise U مطابق گردش عقربک ساعت
anticlockwise rotation U گردش مخالف جهت عقربه ساعت
azimuth U قوس افقی در جهت گردش عقربه ساعت واقع بین نقطه ثابتی
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
on the bow U درجهت سینه
countering U درجهت مخالف
In the opposite direction . U درجهت مخالف
counter U درجهت مخالف
downwind U درجهت باد
countered U درجهت مخالف
with U بطرف درجهت
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
downstroke U ضربه درجهت پایین
southwestwards U درجهت جنوب باختری
southwestward U درجهت جنوب باختری
luff U حرکت کشتی درجهت باد
slash pocket U جیب عمودی درجهت درزلباس
lie to U درجهت باد توقف کردن
subcontrary U مغایر درمرحله فرعی درجهت متقابل
kestrel U چرخ یکجوربازکوچک که درجهت مخالف بادپروازکند
sympodium U منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
kestrels U چرخ یکجوربازکوچک که درجهت مخالف بادپروازکند
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
linebreeding U پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
branch cutoff U دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
equation of exchange U همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
o'clock U ساعت از روی ساعت
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
hourly U ساعت به ساعت
hours U ساعت
Every so often . Every hour on the hour. U دم به ساعت
timepiece U ساعت
self-esteem U ساعت
timepieces U ساعت
h hour U ساعت س
hour U ساعت
horologium U ساعت
clock U ساعت
horologe U ساعت
clocks U ساعت
hour ly U ساعت به ساعت
in hour's time U دو ساعت
horologii U ساعت
time-piece U ساعت
watched U ساعت
oclock U ساعت
watch U ساعت
by my watch U ساعت من
ticker U ساعت
clocks U ساعت ها
clk U ساعت
zero hour U ساعت س
clock generator U ساعت زا
watches U ساعت
timepiece U ساعت
clock U ساعت
passionflower U گل ساعت
ticker [colloquial] [watch] U ساعت
timŠepiece U ساعت
maypop U گل ساعت
passion flower U گل ساعت
watching U ساعت
hike U گردش
twirls U گردش
twirling U گردش
twirl U گردش
jaunts U گردش
jaunt U گردش
hiked U گردش
run U گردش
paseo U گردش
cycle U گردش
on the rove U در گردش
hiking U گردش
revolution U گردش
races U گردش
raced U گردش
race U گردش
cycled U گردش
hikes U گردش
nutation U گردش
runs U گردش
cycles U گردش
maeander U گردش
traverses U گردش
traversed U گردش
traverse U گردش
rev U گردش
revolutions U گردش
left handed rotation U گردش به چپ
meander U گردش
itineration U گردش
meandering U گردش
meandered U گردش
itineracy U گردش
water circulation U گردش اب
revs U گردش
traversing U گردش
strolls U گردش
strolled U گردش
stroll U گردش
rotation U گردش
operation U گردش
excursion U گردش
excursions U گردش
revving U گردش
movement U گردش
revved U گردش
meanders U گردش
period U گردش
travels U گردش
traveled U گردش
periods U گردش
travel U گردش
cantering U گردش
turns U گردش
turn U گردش
progressing U گردش
progresses U گردش
progressed U گردش
progress U گردش
cantered U گردش
canter U گردش
tripped U گردش
flowed U گردش
flow U گردش
trip U گردش
counterclockwise rotation U گردش به چپ
turnover U گردش
circuits U گردش
circuit U گردش
flows U گردش
trips U گردش
twirled U گردش
circumrotation U گردش
perambulation U گردش
flowine U خط گردش
flowline U خط گردش
promenades U گردش
anticlockwise rotation U گردش به چپ
promenade U گردش
wrest U گردش
wrested U گردش
wresting U گردش
wrests U گردش
gyration U گردش
gyrations U گردش
walking U گردش
canters U گردش
circulations U گردش
ambulation U گردش
circulation U گردش
ampere hour U امپر- ساعت
pph U تعدادصفحه در ساعت
chess clock U ساعت شطرنج
horologer U ساعت ساز
physiological clock U ساعت فیزیولوژیکی
watch maker U ساعت ساز
navy time U ساعت دریایی
moon dial U ساعت مهتابی
clock speed U سرعت ساعت
civil time U ساعت محلی
civil time U ساعت معمولی
clock work U چرخهای ساعت
alarm clocks U ساعت شماطهای
watchmaker U ساعت ساز
clock maker U ساعت ساز
alarm clock U ساعت شماطهای
capped watch U ساعت شکاری
hand glass U ساعت شنی
sandglass U ساعت ریگی
sundials U ساعت افتابی
sundial U ساعت افتابی
alarum U ساعت زنگی
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1گردش علمی
1من تعطیلات را به گردش میروم.شما چطور؟
16:42 PM
1کلمه assist در اصطلاح ساعت به چه معناست؟
2and had to spend a good hour tidying it up!!
2and had to spend a good hour tidying it up!!
1Intergeneration
1تا چه ساعتی اینجا باز است
0روزانه یه ساعت ویدیو نگاه کنیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com